بقاع
در روزگار باستان این جلگه )بقاع) را “کویله سیریا” یا “سوریه مجوّف” میخواندند و به نظر مورخان مسلمان ، نام بقاعالعزیزی از نام العزیز، پسر صلاحالدّین ایوبی، گرفته شده و به گفته برخی از محققان امروزی با نام خدای باستانی این سرزمین ، آزیزوس ، نسبتی دارد. ارتفاع استان بقاع از سطح دریا بین ۸۰۰ تا ۱۱۰۰ متر است و حدود ۷۵۰ هزار نفر جمعیت دارد. این منطقه توسط قسمتهای عمده کشاورزی و مناطق طبیعی با چند نوع پوشش گیاهی و روستایی مختلف پوشیده شده است و حدود ۴۴۲۹ کیلومتر مربع مساحت دارد. سرزمین بقاع در مشرق لبنان و جنوب غرب
سوریه قرار دارد و دارای شهرهای مهمی به نامهای بقاع غربی، زحله، راشیا می باشد. در جایی دیگر آمده است : بِقاع (جمعِ بَقعَه) جلگهای باریک و طویل میان جبل لبنان و جبل الشرقی و با ارتفاع متوسط هزار متر میباشد و شهر مسیحی نشین زحله ،به دلیل حاکمیت سابق مسیحیت، مرکز آن است. هر استان را استاندار اداره می کند که با فرمان ریاست جمهوری و با تصویب کابینه منصوب می شود. از لحاظ سلسله مراتب اداری استاندار نماینده حکومت مرکزی تابع وزارت کشور است. هر استان از چند فرمانداری و تعدادی شهر و روستا تشکیل شده است و مجالس محلی شهری وظیفه رسیدگی به امور آن شهر را به عهده دارند و قائم مقام فرماندار نماینده قوه مجریه در هر شهر است
نخستینبار در هزاره دوم قبل از میلاد، قوم یطوریون که در شمال شرقی دریای جلیل (دریاچه طبریه) زندگی میکردند، به اطراف دمشق و درّه بقاع رفتند و پس از تصرف بعلبک، در آنجا دولتی تأسیس کردند. نبطیان نیز در دوره گسترش فرمانروایی خود، دمشق و دشت بقاع را در تصرف داشتند و یکی از شاهان آنها به نام حارث سوم (۶۲ـ۸۶ق م) به دمشق مسلط شد. در جنگهای ساسانیان با تَدمُریان در زمان شاپور اول گروه بزرگی از یهود در صفوف دشمنان زَبّاء (ملکه تدمر) بودند که تحت تأثیرآرای فلاسفه و علمایی که در تدمر و بقاع میزیستند، قرار داشتند. درسال۱۳ قبل ازمیلاد، خالد بن ولید به ارکه، حُوّارین و دیگر نواحی واقع در دره بقاع حمله کرد . به نوشته یعقوبی، ابوعبیدة بن جراح در سال ۱۴ ق.م خالد بن ولید را با سپاهی به بعلبک و بقاع فرستاد و خالد آن نواحی را فتح کرد درسال ۶۶ق.م (در دوره حکومت عبدالملک بن مروان ) بادیهنشینان عرب به حمص و بعلبک و بقاع حمله کردند. و این تمام جنگهای رخ داده در این منطقه نیست و سالهای سال بعد صلیبیان به بقاع تاختند و آنجا را غارت کردند، شمسالدین محمد بن عبدالملک بن مقدم، فرمانروای بعلبک، با شنیدن این خبر در نیزارهای بقاع کمین کرد و بر آنان حمله برد و عدهای را کشت و دویست نفر را اسیر کرد و به نزد صلاح الدین ایوبی فرستاد. در حمله مغول ، کنت ژولیان، امیر صیدا و شقیف اَرنون، فرصت را مغتنم شمردند و به دره ثروتمند بقاع حمله کردند. همچنین درسال ۷۱۲ هنگام عبورِ ناصر سوم، سلطان مصراز کرک به قصد فتح دمشق، دشمن وی” اَفرَم” از رویارویی با او گریخت و به بقاعالعزیز (قسمت جنوبی بقاع) پناه برد و ناصر بدون هیچگونه مانعی دمشق را گرفت. نهایتاٌ در سال ۱۰۱۷ امیر فخرالدین دوم، امیر لبنان که دست نشانده عثمانیان بود، طرابلس ، بعلبک و بقاع را به تصرف درآورد و در ۱۲۳۶ بشیر شهاب ثانی، امیر لبنان، بقاع را ضمیمه خاک لبنان کرد.
بقایای آیینهای باستانی مردم این سرزمین را می توان در نامهای رایج و متعدد نقاط مختلف از جمله آثار و بناهای بر جای مانده مشاهده کرد؛ این نامها پیش از همه، داستان نوح و طوفان نوح یا شخصیت الیاس نبی را تداعی میکنند که مردم را از پرستش بَعَل نهی میکرده است. این جلگه که در اصل گودال زمینساختی بوده و از لایههای رسوبی انباشته شده، دنباله شکاف زمینساختی اردن در طول محور شمال به جنوب است و یکی از مشخصات بنیادی ساختار خاور نزدیک به شمار میآید.
بخشی از آبهای این جلگه توسط رودخانه لیتانی که از درهها و آبکندهای منتهی به فلات بازالتیِ حِمص سرازیر میشوند و از این سرزمین میگذرند، تامین میشود رودخانه لیتانی به طول ۱۴۰ کیلومتر طولانیترین رودخانه لبنان میباشد که نهایتاٌ به دریای مدیترانه میریزد و در طول مسیر جهت تامین آب شرب شهری، تامین آب کشاورزی و تامین برق لبنان مصرف میشود. شبکههای زهکشی و آبیاری که از عصر تَنکِز، نایبالحکومت سوریه در آغاز عهد ممالیک باقی مانده و هنوز هم مشهور است، در عمران و توسعه این سرزمین بسیارمؤثر بوده است
آب و هوای قارّهای، این جلگه را به صورت دشتی نیمهبایر درآورده است، ولی در گوشه و کنار آن برکهها و آبگیرهایی میتوان یافت که از دیرباز باتلاق و مرداب بوده است و همین امر سخن قلقشندی را که از وجود دریاچهای به نام دریاچه بقاع در روزگار خود نام برده موجّه میسازد. البته جمعیت این استان با وجود مواهب گفته شده هنوز هم کم است.
بیشتر ساکنان این منطقه مسلمان و در شمال عمدتاً شیعه هستند که بیشتر در دهکدههای بزرگ کوهپایههای این سرزمین، که غارهای موجود در آن از قدیم عزلت گزینان را جلب میکرده است، زندگی میکنند.
فعالیت اصلی اقتصادی:
ماهیگیری: دره بقاع بین رشته کوه غرب و رشته کوه شرق در لبنان وجود دارد با آب و هوای مدیترانه ای و هرچه به سمت شمال رفته به آب وهوای خشک نزدیکتر میشود که وجود رودخانه “عاصی” این منطقه را برای پرورش ماهی به ویژه ماهی قزل آلا و تیلاپیا مناسب می کند. ۸۰
درصد از مزارع ماهی در لبنان در منطقه هرمل در امتداد رودخانه عاصی متمرکز شده اند و میانگین تولید سالانه آنها ۱۰ تا ۱۲ تن برآورد شده است. در دره بقاع دو رودخانه در جهات مخالف، رودخانه
عاصی
در شمال و رودخانه
لیتانی
در جنوب عبور می کنند. البته بغیر ازرودخانه لیتانی، بزرگترین دریاچه لبنان یعنی دریاچه قرعون با ظرفیت ۲۲۰ میلیون مترمکعب آب در این استان واقع شده است.
بر اساس گزارش “برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی ” در سال ۱۹۹۹، بین ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ ماهیگیر در این کشور وجود داشت. میزان صید ماهی در لبنان در سال ۱۹۹۶ بسیار افزایش یافت و میزان آن طی ده سال بعد دو برابر شد و به ۴۴۸۵ تن رسید (۴۱۱۰ تن ماهی دریایی و ۳۷۵ تن ماهی آب شیرین که بیشتر آن در مزارع پرورش ماهی پرورش می یابد). بیشتر این عملیات ماهیگیری در دریاچه قرعون که سالانه ۳۰ تن ماهی کپور و قزل آلا از آنجا استخراج می شود.
صید ماهی های دریایی در لبنان را می توان با تولید کشورهای همسایه مقایسه کرد صید رودخانه ای در لبنان اهمیت چندانی ندارد و در رودخانه های مانند رودخانه های لیتانی و ابراهیم انجام می شود و صید ماهی های رودخانه ای در مقایسه با مابقی صید لبنان بسیار کم است.
تعداد ماهیها در سواحل لبنان به دلیل جریانهای آبی قوی که اجازه زاد و ولد به آنها را نمیدهد، کم است بنابراین ماهیگیری در آن مناطق حاصل خوبی برای ماهیگیران ندارد اما این قضیه با صید ماهیهای اقیانوسی جبران میشود (به عنوان مثال ماهی تن و آبی در دریای آزاد، با استفاده از مواد منفجره این نوع ماهیگیری علیرغم خطرات زیست محیطی که دارد در دهه گذشته به ویژه در بین علاقه مندان به ماهیگیری تفریحی مجهز به قایق های تندرو رواج یافته است).
کشاورزی: ترکیب خاک در این منطقه پتانسیل زیادی برای تولید محصولات کشاورزی فراهم می کند و در کل، دره بقاع به کشت غلات و سیب زمینی معروف است و پنبه نیز کشت می شود.
پس اقتصاد منطقه تا حد زیادی به تولیدات کشاورزی وابسته است.
صنعت: ۳۲۳ شرکت صنعتی در دره بقاع وجود دارد که ۳۴ درصد آنها در صنایع غذایی فعالیت میکنند. کل شرکتهای این استان حدوداٌ ۸ درصد از کل شرکت های صنعتی لبنان را تشکیل می دهد . این شرکت ها با نرخ ۴۳,۰۲ درصد در بخش صنایع غذایی فعالیت میکنند. البته بیشتر فعالیت صنعتی در زحله متمرکز شده است که شامل ۲۷۸ شرکت صنعتی است.
دامپروری:
بقاع شامل بیش از ۷۵ درصد گاو،۴۵ درصد بز و ۳۵ درصد گوسفند لبنان است که تولید شیر را به ۱۸۸ تن در روز می رساند. حدود ۱۵۰ کارخانه لبنیات در این استان وجود دارد که بیشتر آنها کوچک هستند و از روش سنتی تولید استفاده می کنند.گوسفند آواسی و گاو فریزی بریتانیا جزء نژادهایی است که در این منطقه از لبنان هم پرورش میدهند .
دامپروری یک فعالیت مهم در بقاع است. تعداد گوسفندان طی دو دهه گذشته بسیار افزایش یافته است و در مورد بزها، تعداد آنها تقریباً ثابت است. در چند سال گذشته چوپانان دام های خود را با جو و مشتقات آن تغذیه می کنند که این امر باعث کاهش وابستگی آنها به مراتع خود رو و کاهش فشار به آن مناطق و اسکان برخی از چوپانانی که در ابتدا عشایر بودند، شده است. در مورد گاوها و محصولات لبنی،در حال افزایش هستند.در پنج سال گذشته چندین مزرعه لبنی متوسط تا بزرگ در دره بقاع افتتاح شده است. برخی از کمک های مالی و وام هایی که توسط سازمان هایی مانند آژانس توسعه بین المللی ارائه شده است، کشاورزان را تشویق کرده است تا تجارت لبنیات خود را گسترش دهند. جهت سرمایه گذاری، فرصت هایی در زمینه محصولات لبنی طبیعی و ارگانیک مانند شیرهای طعم دار و محصولات لبنیاتی وجود دارد.
گردشگری: علاوه بر اماکن متعددی که به واسطه بقایای ابنیه تاریخی و غارهای حجاری شدهشان مشهورند، از میان محلات و نواحی بازمانده در این دره مرتفع، که در ایام باستان مسکن اقوام بوده و به سبب داشتن راه بازرگانی پر رفت و آمد در زمان فتوحات دوره اسلامی از ثروتمندترین نواحی ایالت دمشق بوده است. همچنین میتوان از عین الجَرّ اقامتگاه امویان ، روستای دورافتاده کَرَک نوح ، که روزگاری پایتخت ممالیک بوده، و بالاخره دهکدههای کوچک و مرفهی نظیر زَحلَه نام برد.زیربخشهای گردشگری مملو از فرصتهای سرمایهگذاری هستند، مانند توسعه هتلهای کوچک و مدرن (بوتیک) و سایر فعالیتهای گردشگری روستایی مرتبط.
اکوتوریسم: چشم انداز طبیعی و تالاب های آمیک که مسیر مهاجرتی مهمی برای پرندگان و حیات وحش است، پتانسیل توسعه اکوتوریسم را افزایش می دهد. از جمله مقاصد اصلی گردشگری در منطقه میتوان به شهر زحله، مشغره، نیحه، عنجر، قبالیاس، کفرزبد، شتورا و فرزل اشاره کرد.
ویژگی های رقابتی:
-
دو دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی در منطقه وجود دارد:۱- دانشکده علوم دانشگاه لبنان ۲- دانشگاه آمریکایی فرهنگ و آموزش.
-
حضور مرکز توسعه تحقیقات و توانمندسازی جامعه (AREC) شامل مزرعه تحقیقاتی، بانک بذر و تاسیسات سردخانه.
-
ایجاد بیش از ۱۰ مرکز نگهداری و خنک کننده شیر با هدف خدمت به صاحبان مزارع و تولیدکنندگان لبنی در مقیاس کوچک. پروژه “احیاء لبنیات در دره بقاع و ارتفاعات ” با هدف توسعه و ارتقای تواناییها و مهارتهای تولیدکنندگان لبنی انجام میشود.
-
توسعه یک کارخانه تصفیه زباله به عنوان بخشی از یک پروژه با بودجه اتحادیه اروپا برای ساخت محل راهی از زباله ها و برای تولید برق از زباله های آلی.
-
شاید از مهمترین ویژگیهای این استان نزدیکی این منطقه به سوریه و استفاده از ویژگیهای سابق صنعتی و کشاورزی وبازرگانی کشور سوریه می باشد.
-
این منطقه با بهترین کیفیت خاک در لبنان مشخص می شود و آن را به یکی از مهم ترین مناطق برای کشاورزی فشرده در این کشور تبدیل می کند.
هيئت مدیره اتاق بازرگانی زحله و بقاع:
هیأت رئیسه اتاق شامل ۱۸ عضو است که یک سوم آنها به پیشنهاد وزیر اقتصاد و تجارت طی حکمی منصوب می شوند. بقیه توسط مجمع عمومی متشکل از اعضای وابسته به CCIAZ با رأی مخفی بر اساس اکثریت نسبی انتخاب می شوند. مدت مأموریت اعضای هیأت مدیره چهار سال با امکان انتخاب مجدد و یا انتصاب مجدد پس از انقضای مأموریت می باشد. هیئت مدیره از بین اعضای خود یک رئیس، دو نایب رئیس و یک منشی مالی انتخاب می کند.